-
جمعه, ۹ اسفند ۱۳۹۸، ۰۳:۴۴ ب.ظ
-
۱۹۴۴
دانلود کتاب خاطرات خانه مردگان
آری، بشر موجود سرسختیست.
من تصور میکنم بهترین تعریفی که
میتوان از انسان کرد این است:
انسان عبارتست از موجودی که
به همه چیز عادت میکند.
📘 خاطرات خانه مردگان
✍🏻 #داستایفسکی
دانلود رایگان کتات در ادامه مطلب...
دانلود رایگان کتاب خانه اموات داستایوفسکی
مشخصات کتاب
عنوان: خاطرات خانه مردگان
نویسنده: فئودور داستایفسکی
ترجمه: محمدجعفر محجوب
انتشارات: علمی و فرهنگی
تعداد صفحات:452
کتاب خاطرات خانه مردگان
همانطور که گفته شد، این رمان گزارشی از چهار سال زندگی در زندان سیبری در نیمه قرن نوزدهم است. کتاب در دو بخش اصلی نوشته شده است:
دفتر اول که شامل ۱۱ فصل است: خانه مردگان / نخستین تاثرات / نخستین تاثرات (دنباله) / نخستین تاثرات (دنباله) / ماه نخستین / ماه نخستین (دنباله) / آشناییهای تازه، پترف / بیمخها، لوکا / اسعیافومیچ، گرمابهها، سرگذشت باکلوشین / نوئل / نمایش
دفتر دوم که شامل ۱۰ فصل است: بیمارستان / بیمارستان (دنباله) / بیمارستان (دنباله) / شوهر اکولکا (سرگذشت) / فصل زیبا / حیوانات زندان / شکایت / دوستان من / گریز از زندان / خروج از زندان
خاطرات خانه مردگان توصیف اوضاع و احوال زندانیانی است که زندگی متفاوتی را سپری میکنند. خواننده در این کتاب از کارهایی که زندانیان انجام میدهند، از بازیها و سرگرمیها، از وضعیت خواب، سلامتی و بیماری، زنجیرهایی که به پای آنها بسته شده، دعواهای کلامی، شلاق خوردن محکومان و بسیاری از موارد دیگر آگاه میشود.
همانطور که اشاره شد، این رمان حالتی گزارشگونه دارد و در آن خبری از قلم روانشناسانه داستایفسکی نیست و در واقع قدرت این کتاب در روایت و توصیفهای آن است. منتقدان خاطرات خانه مردگان را غیر داستایفسکیانهترین اثر داستایفسکی میدانند.
داستایفسکی در قسمتی از رمان، در مورد کتاب و گزارشهایی که ارائه میدهد، مینویسد:
آیا باید اینجا تمام این زندگی، تمام سالهایی را که در زندان گذرانیدهام شرح بدهم؟ من خود به این امر معتقد نیستم. اگر لازم بود منظم و مرتب تمام آنچه را در این مدت دیده و تجربه کردهام شرح بدهم، میتوانستم تعداد فصول این کتاب را دوبرابر و حتی سهبرابر کنم؛ اما خواهناخواه چنین توصیفی ملالانگیز خواهد شد و تمام حوادث گردشی یکسان و یکنواخت خواهد داشت؛ خاصه اگر خواننده از روی فصول گذشته تصویر نسبتا روشنی از زندگی محکومان طبقه دوم در ذهن خود داشته باشد. من میخواستم در یک تابلوی بسیار درست و دقیق، زندان خودمان و آنچه را که طی سالیان دراز آنجا تحمل کردهام مجسم کنم. (خاطرات خانه مردگان – صفحه ۳۷۷)
رمان خاطرات خانه مردگان از زبان الکساندر بتروویچ که در اصل یک نجیبزاده روسی است روایت میشود. داستایفسکی از زبان او علاوه بر شرح اندیشهها و روحیات خود، سرگذشت دیگر محکومان را نیز بیان میکند. به اعتقاد من، یکی از زیباترین بخشهای کتاب توصیف لحظه ورود به زندان است که میگوید:
آری، مدت درازی است. تمام آنها امروز به نظر من مانند رویاست. دوباره هنگام ورود خود را به زندان به خاطر میآورم. عصر یکی از روزهای ماه دسامبر بود. شب داشت فرامیرسید. محکومان به اعمال شاقه از کار بازمیگشتند و برای حاضر و غایب آماده میشدند. یک استوار سبیلو درِ این اقامتگاه عجیب را به رویم گشود که باید سالیان دراز در آن به سر ببرم و حوادثی را ببینم که اگر بر سرم نیامده بود، حتی از تصور آن نیز عاجز بودم. مثلا من هرگز نتوانسته بودم این شکنجه وحشتناک را تصور کنم که انسان در عرض ده سال زندانی شدن، نمیتواند حتی یک دقیقه تنها بماند. در کارگاه، زیرنظر نگهبانان بودم و در زندان نیز میان دویست رفیق دیگر به سر میبردم و یک بار – حتی یک بار هم – تنها نماندم! با این همه، میبایست این وضع را تحمل کنم. (خاطرات خانه مردگان – صفحه ۷)
[ مطلب مرتبط: کتاب جنایت و مکافات اثر داستایفسکی ]
تصویر روی جلد کتاب خاطرات خانه مردگان اثر ایلیا ریپن نقاش برجسته روسی در سبک رئالیسم است.
بخشی از کتاب:
زندان ما در منتهی الیه در و کنار سنگر جای داشت . هرگاه از میان شکافهای پرچین ، برای دیدن دنیای خارج مینگریستم ، جز یک قطعه کوچک آسمان و یک خاکریز بلند که از علفهای بلند استپ میزدند و ما بخود میگفتیم طی سالیانی که خواهد گذشت ، هر وقت که از لای شکافهای پرچین نگاه کنیم همواره همین سنگر هیمن نگهبانان آسمان دور دست تر و آسمان آزاد است ، خواهیم دید
یک حیاط بزرگ به طول دویست و عرض صد و پنجاه ثدم را در نظر آورید که به شکل شش ضلعی غیر منظم ساخته شده باشد. پرچینی ساخته از تیر های بلند که عمیقا در خاک نشانده شده و با کمال استحکام بیکدیگر پیوسته گشته و روی آن تخته کوبی شده و نوک تیر های آن را تیز کرده بودند و از تمام جهات محصور شده بود ، دیوار های محوطه زندان هارا تشکیل میداد و یک طرف این پرچین در درکه و محکمی وجود داشت که همواره بسته بود و همواره نگهبانان آنرا محافظت میکردند و هیچگاه ، جز مواقعی که طبق دستور،محکومین با اعمال شاقه میخاوستند بسر کار خود بروند ، باز نمیشد....
درباره خاطرات خانه مردگان:
علاقهمندان به داستایفسکی میدانند که آثار این نویسنده بزرگ به دو دسته تقسیم میشود.
آثار دوران بلوغ که شامل ۵ رمان بزرگ او میشود و آثار قبل از دوران بلوغ که شما چند رمان دیگر است. اما نقطه عطف و بلوغ داستایفسکی که بعد از آن داستایفسکی به طور کلی متحول شد همین دوران محکومیت او میباشد.
داستایفسکی در دوره ۴ سالهاش در زندان، مجازاتی را تحمل کرد که عمیقا اعتقاد داشت متناسب با جرمش نیست. او فقط در جمعی حضور داشت و نامههایی را صرفا روخوانی کرده بود و هیچ کار دیگری انجام نداده بود. در واقع همانطور که در کتاب داستایفسکی – جدال شک و ایمان آمده است، تنها اتهام قطعی علیه داستایفسکی این بود که او در گردهمایی محفل در ۱۵ آوریل نامه مشهوری را خوانده بود، که البته در روسیه ممنوع بود، و در آن بلینسکی گوگول را بهسبب گرویدنش به مذهب و درستآیینی سیاسی بهباد ملامت گرفته بود. حال در نظر بگیرید با این اتهام، داستایفسکی به زندانی میرود که در آن محکومان اکثرا قاتل، دزد، و زناکار بودند و هیچکدام از کاری که انجام دادهاند احساس پشیمانی نمیکنند.
این دوران معیارهای اخلاقی را که داستایفسکی میشناخت به طور کامل از بین برده بود. معیارهایی که در کتاب جنایت و مکافات نیز به چالش کشیده شده است. پیشنهاد میکنم برای درک بهتر آثار بزرگ داستایفسکی و همچنین برای درک اتفاقاتی که این نویسنده از سر گذرانده است حتما کتابِ مهمِ خاطرات خانه مردگان را مطالعه کنید.
مترجم کتاب – محمدجعفر محجوب – که ترجمه خوبی از کتاب به مخاطب تقدیم کرده است، در مقدمه خود مینویسد:
در سراسر کتاب، درد و اندوهی کشنده و جانکاه، اندوه مردی که مجبور به زندگی در دنیای غریب و بیگانه است، مردی که از تمام حقوق بشری محروم شده است، موج میزند.
این مرد حساس و عصبی با عطشی تسکینناپذیر در این بیغوله مخوف به دنبال چهرههای روشن، به دنبال محبت و یگانگی میگردد و در فراق آزادی از دست رفته خویش اشک میریزد. دیدگان نافذش از ورای پیشانیهای داغدار و عبوس زندانیان افکار تاریک و رویاهای دور و درازشان را میخواند و با مهارت و قدرتی بینظیر روی کاغذ میآورد.
جملاتی از متن رمان خاطرات خانه مردگان
زندان برای آموختن شکیبایی به انسان، مکبت خوبی است. (خاطرات خانه مردگان – صفحه ۵)
زمستانها ما را خیلی زود به آسایشگاه میبردند. در آسایشگاه، لازم بود دست کم چهار ساعت بمانیم تا تمام زندانیان به خواب بروند. تا آن ساعت، صدای فریادها، خندهها، و دشنامها به گوش میرسید! صدای به هم ساییدن زنجیرها، بوی بد و نامطبوع بخارات و دودهای غلیظ، سرهای تراشیده، صورتهای داغشده با آهن سرخ. جامههای ژنده و پاره خجلتآور و افتضاحآمیز بود! آری، انسان زندگانی دشواری دارد. من تصور میکنم بهترین تعریفی که میتوان از انسان کرد این است: «انسان عبارت است از موجودی که به همه چیز عادت میکند.» (خاطرات خانه مردگان – صفحه ۶)
انسان بدون کار، بدون قانون، و بدون تمام چیزهایی که به خاصه متعلق بدوست، دیگر انسان نیست و تباه میشود و دوباره به صورت حیوانی بازمیگردد. (خاطرات خانه مردگان – صفحه ۱۶)
واقعیت هر چیز تصوری در انسان ایجاد میکند که به کلی با تصوری که انسان نزد خود فرض میکند یا میشنود بسیار متفاوت است. (خاطرات خانه مردگان – صفحه ۱۰۲)
روش من عبارت از آن بود که تا سرحد امکان سادهتر رفتار کنم، مستقل باشم، هیچ گونه کوششی برای نزدیک شدن به آنان نکنم و در عین حال، اگر مایل باشند به سویم بیایند، آنان را از خود نرانم، از تهدید و کینتوزی آنان نهراسم و چنان رفتار کنم که گویی به آنان کوچکترین سوءظنی ندارم، بعضی مواقع به آنان نزدیک نشوم و در بعضی اخلاق و عادات آنان شرکت نجویم؛ خلاصه من دنبال دوستی و رفاقت آنان نروم. (خاطرات خانه مردگان – صفحه ۱۲۲)
اگرچه به نظر من غیرممکن میآمد که بتوانم این گونه زندگی کنم، چیزی نگذشت که آن را قبول کردم؛ زیرا خود را در برابر امری اجتنابناپذیر میدیدم. (خاطرات خانه مردگان – صفحه ۱۲۵)
انسانیت، محبت و همدردی برادرانه با بیماران گاهی موثرتر از داروست. (خاطرات خانه مردگان – صفحه ۲۴۳)
من میخواستم، به طور دقیق، درجات گوناگون محکومیتها و تمام اختلافاتی را که مجازاتها با یکدیگر دارند و نظراتی را که محکومان در این باره ابراز میکنند بدانم. سعی میکردم وضع روحی کسانی را که به سوی مجازات بدنی میرفتند نزد خود تصور کنم. قبلا گفتهام، بسیار بهندرت افتاق میافتد که یک نفر محکوم بتواند خونسردی خود را در لحظه آغاز مجازات حفظ کند؛ حتی اگر چندین بار نیز تازیانه خورده باشد. در آن لحظه، وی وحشتی کاملا طبیعی و جسمانی، حاد، غیرارادی و ناآگاهانه در خود احساس میکند و این وحشت وی را گیج میسازد. (خاطرات خانه مردگان – صفحه ۲۶۰)
از نخستین روز ورود به زندان، حوادث مانند امری صریح تمام نظرات مرا تایید کرد و با بیرحمیِ تمام روی اعصابم اثر گذاشت.در نخستین تابستان، هیچ کاری غیر از سرگشتگی نداشتم و تقریبا همیشه تنها بودم. وضع روحیام به من اجازه نمیداد که احساسات زندانیانی که خود را به من میبستند بررسی کنم و حتی تشخیص دهم. با این همه، آنان نیز هرگز با من از روی تساوی و برابری رفتار نمیکردند. (خاطرات خانه مردگان – صفحه ۳۴۲)
فقط یک چیز، یک تمایل سوزان به رستاخیز و تجدید وضع و ادامه دادن به زندگی تغییر شکل یافته، به من همت و جرئت صبر کردن و امیدوار بودن میداد. (خاطرات خانه مردگان – صفحه ۳۷۸)
دانلود رایگان کتاب خانه مردگان
حجم کتاب: 4 مگابایت
تعداد صفحه: 452
تعداد دانلود:8761
فرمت کتاب: pdf
نظر شما در مورد کتاب خاطرات خانه مردگان چیست؟ لطفا اگر این کتاب را خواندهاید نظرات خود را با ما و همه کاربران کافهبوک در میان بگذارید.
مطالب مرتبط:
- دانلود رایگان کتاب موفقیت نامحدود در ۲۰ روز
- همه چیز درباره آنتونی رابینز|حقایقی که باید درباره او بدانید{بیوگرافی Antony robinz}
- اگر دنبال درآمد دلاری هستید بخوانید
- چگونه به موفقیت برسیم؟ | آیا میتوانم موفق بشم؟
- راه اندازی کسب و کار آنلاین
- 22 قانون موفقیت جملات انگیزشی موفقیت مالی
- آموزش کسب درآمد از اینستاگرام (خدای درآمد لایک!!!)
- آموزش افزایش عضو واقعی تلگرام مخصوص کانال و گروه
- کسب درآمد از همکاری در فروش لباس