-
چهارشنبه, ۲۹ مرداد ۱۳۹۹، ۰۷:۰۵ ب.ظ
-
۵۰۱
چگونه میتوان شک و تردید به عظمت روح خود را کنار گذاشت و یک زندگی عالی را آغاز کرد.
معرفی کتاب تو یه کلهشقی
کتاب تو یه کلهشقی، نوشته جن سینسرو با ترجمه لیلا حسینزاده منتشر شده است. این کتاب به شما میگوید چگونه میتوان شک و تردید به عظمت روح خود را کنار گذاشت و یک زندگی عالی را آغاز کرد.
درباره کتاب تو یه کلهشقی
زندگی در مورد این است که دل و جرات و شهامت نشان دادنِ باهوشترین، خوشحالترین و کله شقترین نسخه از خودت را نشان دهید.
در زندگی بایستی مقتدرانه، واضح و شفاف روشن کنی که چه چیزی تو را خوشحال میکند و چه چیزی بیشتر حس سرزندگی به تو میدهد. و سپس بجای اینکه وانمود کنی نمیتوانی به آن دست یابی، یا اینکه سزاوار آن نیستی، یا اینکه تو یک آدم نادان و حریص و خودخواه هستی که خواستهها و توقعاتت بیشتر از قبل شده ؛ سعی کنی خودت آن اهداف را خلق و بیافرینی.
خبر خوب این است که انجام چنین کاری فقط نیازمند یک تغییر ساده است: بایستی از مرحله تمایل به تغییر زندگی به مرحله تصمیم به تغییر زندگی برسید.
برای دستیابی به موفقیت احتمالا مجبور خواهی شد کارهایی را انجام بدهی که هرگز تصورش را هم نمیکردی بخواهی انجام دهی.
شاید اگر هر یک از دوستانت تو را در حال انجام آن کار یا پول خرج کردن برای آن ببینند، نگرانت خواهند شد، یا به دوستی شان با تو خاتمه میدهند چرا که حالا دیگر یک آدم کاملا عجیب و غریب و متفاوت شدهای. تو باید چیزهایی که نمیتوانی درک کنی و همچنین بعضی چیزهایی که اثبات کامل آنها غیرممکن است را باور داشته باشی.
باید از ترس های خود دور شوی و آنها را پشت سر بگذاری، بارها و بارها شکست بخوری و به انجام کارهایی که چندان برایت راحت نیست عادت کنی. قرار است باورها و عقاید محدودکننده کهنه و قدیمی را رها کنی و به تصمیم خود برای ساختن زندگی که آرزویش را داری بچسبی چنان که انگار زندگیات به آن بستگی دارد. و زندگی تو به آن بستگی دارد.
اگر میخواهد زندگی را تجربه کنی که هرگز نکردهای، باید کارهایی را بکنی که هرگز نکردهای.
خواندن کتاب تو یه کلهشقی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
اگر میخواهید زندگیتان را تغییر دهید و موفق باشید این کتاب را از دست ندهید
بخشی از کتاب تو یه کلهشقی
وقتی شروع بکار بر روی خودم کردم تمرکز اصلیام این بود که چطور پول در بیاورم. هیچ ایده ای نداشتم که چطور بطور صحیح اینکار را بکنم و با پذیرش اینکه که من حتی درهمان وهله اول این را میخواستم، کاملا عجیب و غریب بود. من یک نویسنده و آهنگساز بودم؛ گمان میکردم کافیست فقط روی هنرم تمرکز کنم و آن بخش مربوط به پول خودش حل میشود.
واقعا خوب پیش رفتᵎ اما من افراد زیادی را دیدم که کارهای بیخود و بدرد نخور واندوهآور را برای پول دراوردن انجام میدادند، از کسانی نام نمیبرم که شغلهایی را انجام میدادند که مثل مرگ هزار زخم ملال آور و خسته کننده بودند که من هیچ سهمیاز آن را نمیخواهم و حجم زیادی از باورهای غلط من درمورد دلارهای غیر قانونی را هم به آن اضافه کنید و جای تعجب است که من از یک زباله دانی غذا نمیخوردم.
بلاخره متوجه شدم که نه تنها باید روی پول درآوردن تمرکز کنم بلکه اگر میخواهم آن را بطرف خود بکشم و بدست بیاورم باید بر ترسها و بیمیلی و انزجارم از آن غلبه کنم. از اینجا بود که کتابهای کمک بخود کم کم به خانهام راه پیدا کردند و برچسب اسم هایشان روی سمت چپ سینهام نمایانگر مطالب تحقیرآمیز و اجباری شان بود.
بلاخره مبلغ غیرقابل تصور بدهی کارت اعتباریام که پولش رویهم رفته بیشتر از قیمت همه ماشینهایم بود را پرداخت کردم و اولین مربیام را استخدام کردم.
طی شش ماه اول، درآمدم را از طریق یک کسب و کار اینترنتی آنلاین که درخصوص مربیگری نویسندگان ایجاد کرده بودم سه برابر کردم
دانلود رایگان