-
سه شنبه, ۴ شهریور ۱۳۹۹، ۱۱:۱۸ ق.ظ
-
۴۶۵
نقد و بررسی کتاب مروارید
زندگی ماهیگیران به دریا گره خورده است. آنها بیش از آنکه با خشکی مانوس باشند، دل به دریا سپردهاند. دریا برای آنها منبع معاش است. هر روز که به صید میروند، آرزو میکنند که دریا با آنها بخشنده باشد و دستخالی برشان نگرداند. با اینکه طبیعت بی هیچ چشمداشتی به صیادان میبخشد ولی طمع انسانها دردسرهای بیشماری به همراه دارد که شرحی از آن را اشتاین بک در کتاب مروارید روایت کرده است.
دانلود کتاب مروارید
خلاصه داستان مروارید
ماهیگیری به نام کینو Kino با همسر و فرزندش زندگی میکند. با اینکه فقر به زندگی آنها سایه انداخته اما در عوض مهر و محبت اعضای خانواده، قلبشان را گرم میکند. تا اینکه اتفاقی باعث بیماری فرزند کوچکشان میشود. آنها دربهدر دنبال پزشکی برای درمان بچهشان میگردند اما هیچ پزشکی حاضر نمیشود فرزندشان را معالجه کند، چون پولی ندارند و خیلی فقیر هستند. کینو با درماندگی به دریا پناه میبرد تا با صید مرواریدی هزینهی درمان فرزندش را تامین کند. بخت با او همراه است و او میتواند بزرگترین مرواریدها را شکار کند. اما برخلاف انتظار او مشکلات دیگری بر سر راهش قرار میگیرد. جان اشتاین بک نویسندهی مشهور آمریکایی در این کتاب بخشی از زندگی سرخپوستان آمریکایی را در خلال وقوع ماجراهایی متنوع شرح داده است.
زندگی و آثار جان اشتاین بک
جان اشتاین بک (1902-1968) esh tayn bek در خانوادهای نسبتا فقیر در «کالیفرنیا» متولد شد. این نویسندهی آمریکایی دوران کودکی خود را در روستایی کوچک گذراند که فرصت کار در روستا و آشنایی با کارگران مهاجر را به او داد. اشتاین بک از کودکی شخصیتی کنجکاو داشت بهطوری که بیشتر وقتش را به جستوجو و مشاهدهی اطرافش میگذراند و ساعتها در جنگلها و مزارع پیادهروی میکرد.
او هرگز تحصیلات دانشگاهی خود را کامل نکرد. با این حال خیلی زود با نوشتن رمانهای واقعگرایانهی خود به شهرت رسید. کتاب «خوشههای خشم» یکی از مهمترین آثار او است که در سال 1939 منتشر و در آن مشکلات طبقهی کارگر شرح داده شده است. او جوایز پرشماری از جمله جایزهی «پولیتزر» politzr و «نوبل» ادبیات را بهخاطر تلاش در راه بازنمایی شکستها و پیروزیهای مردم رنجور کارگر به دست آورد.
«موشها و آدمها»، «شرق بهشت»، «خوشههای خشم»، «به خدای ناشناخته»، «راستهی کنسروسازی»، «اسب سرخ»، «آتش فروزان» و «روزگاری جنگی بود»، «دفتر وقایع روزانهی روسی»، «دره دراز» و «زندهباد زاپاتا» از جمله آثار اشتاین بک است که در فیدیبو قرار گرفتهاند.
اشتاین بک در کتابهایش از چه مینویسد؟
فقر، مرگ و تقابل فرودست با ثروتمند از مضمونهای همیشگی آثار اشتاین بک است. از آنجایی که اشتاین بک خود طعم فقر را چشیده بود و زندگی با تنگدستی را تجربه کرده بود، به انعکاس شرایط زندگی طبقهی کارگر در رمانهایش روی آورد. اوج شهرت اشتاین بک در آمریکا در دههی سوم و چهارم میلادی است. او در کتابهایش دورهای از وضعیت اجتماعی آمریکا را نشان داد که ورشکستگی بزرگ اقتصادی و ناسامانی اجتماعی، مردم را به ستوه آورده بود. اشتاین بک با تمایلات سوسیالیستی از کارگران فصلی مزارع و ماهیگیران مزدبگیر حمایت کرد. با اینحال، پس از جنگ جهانی دوم، با تغییر سریع شرایط اجتماعی، محبوبیت او در آمریکا کاهش یافت. هرچند در خارج از مرزهای امریکا، مردم سرزمینهای در حال توسعه که شرایطی مشابه شخصیتهای داستانی اشتاین بک دارند، از آثارش استقبال میکنند.
سبک نگارش استاین بک
همانطور که اشاره شد، حمایت از محرومان و نمایش بیعدالتی موضوع غالب آثار اشتاین بک است. او برای هرچه نزدیک شدن به این مضمونها و در نتیجه تاثیرگذاری بیشتر بر خوانندگانش از سبک رئالیسم یا واقعگرایی استفاده میکند. سبک واقعگرایی که از قرن نوزدهم رواج یافت، به دنبال تسلط واقعیت بر تخیل و احساسات بود. پایهگذاران این سبک ادبی تلاش میکردند تا با نیمنگاهی به پیشرفتهای علمی در آثارشان، واقعیت را کشف و بیان کنند.
ادبیات رئالیستی موضوع خود را از دل جامعهی معاصر و مسائل مهم آن دوره انتخاب میکند. از این نظر، اثر ادبی وضعیت جامعه را بیان و تحلیل میکند. اشتاین بک پیرو قواعد ادبیات واقعگرایانه، شخصیتهایی را خلق میکند که باورپذیر و زنده هستند. واکنشهای آنها به ماجراهای داستان و دیالوگهای آنها حالت مصنوعی ندارد. او با نثری روان و لحنی شاعرانه میکوشد تا آگاهی روشنبینانهای به خوانندگانش ببخشد و آنها را در کشف و بیان واقعیت عینی جامعهشان یاری رساند.
بررسی ساختار کتاب مروارید
منظور از موتیف، ساختارهایی هستند که مرتب در نوشته تکرار میشوند. ساختار سنتی خانواده یکی از موتیفهای پررنگ کتاب مروارید است. رهبری و سرپرستی خانواده در اکثر جوامع بشری بهطور سنتی بهعهدهی مردان است. کینو، پدر خانواده در داستان مروارید بار مسئولیت همسر و فرزندش را به دوش میکشد و با تصمیمگیریهای خود بر زندگی آنها تاثیر میگذارد و سرنوشتشان را تعیین میکند.
داستان مروارید، تلفیقی از افسانه و واقعیت است و برشی از زندگی سرخپوستان مکزیکی را به خواننده نشان میدهد. زندگی فقیرانهی ماهیگیران بومی، ظلم سفید پوستان و تحمیل کیش و آیینشان به سرخپوستان حتی با زور اسلحه از موضوعات اصلی این کتاب است. طمع آدمی از درونمایههای اصلی کتاب است. کینو و خانوادهاش که با وجود فقر از زندگی در کنار هم لذت میبردند، بعد از صید مروارید برای رسیدن به رفاه و جایگاهی که روزی محال به نظر میرسید، رفتارشان تغییر میکند. این تغییرات در باور و نحوهی زندگی، ستونهای خانوادهی کینو، این ماهیگیر جوان را تکان میدهد و او را که مدت کوتاهی از صید مروارید احساس خوشبختی میکرد، با چالشهای اعتقادی جدیدی روبهرو میکند.
فیلمهای اقتباس شده از رمان مروارید
تاکنون اقتباسهای سینمایی مختلفی برمبنای کتاب مروارید ساخته شده است. قدیمیترین اقتباس با عنوان «مروارید» را «امیلیو فرناندز» در سال 1947 در ژانر عاشقانه، درام و ماجراجویانه روی پرده برد. «زاکریاس» در سال 2004 و «ویل والاس» در سال2005 اقتباسهایی وفادار به کتاب را کارگردانی کردند.
نگاهی به ترجمههای کتاب مروارید
رمان مروارید تاکنون با ترجمهی افرادی همچون «سیروس طاهباز»، «فرزام حبیبی» و «محمدجعفر محجوب» به فارسی برگردانده شده است. انتشارات افق این کتاب را با ترجمهی محسن سلیمانی در سال 1378 منتشر کرده است. سلیمانی دانشآموختهی زبان و ادبیات انگلیسی است و مقالههای بسیاری در حوزهی ادبیات نوشته است. او این اثر را با نثری روان به فارسی ترجمه کرده و ناشر کتاب، آن را با طرح جلدی متناسب منتشر کرده است. خرید و دانلود کتاب مروارید با قیمت مشخصشده در فیدیبو امکانپذیر است.
در بخشی از کتاب مروارید میخوانیم:
«روشی را که شهر پیش میگیرد تا از خود و واحدهایش باخبر بماند شگفتانگیز است. اگر مرد، زن یا کودکی طبق الگوهای شناخته شدهی شهر رفتار کند و دیواری را فرو نریزد و با دیگری فرق نداشته باشد و چیزی را تجربه نکند و مریض نباشد و آرامش و آسایش ذهن یا جریان پایدار و بیوقفهی شهر را نپذیرد و اعصاب مردم شهر را ناآرام کند، آنگاه خبر در سلسله اعصاب شهر پخش میشود و هر واحد با کل ارتباط برقرار میکند.
از اینرو در لاپزا همهی شهر از همان صبح زود میدانستند که کینو میخواهد مرواریدش را در شهر بفروشد. این را همسایههایی که در کومهها زندگی میکردند، صیادان مروارید، خواربارفروشیهای چینی و حتی کلیساروها میدانستند، چون بچههای سرودخوان کلیسا نیز خبر را در گوش هم میگفتند و خبر پنهانی به گوش راهبهها هم رسید. گدایان جلوی کلیسا هم از فروش مروارید حرف میزدند، چون میخواستند موقع فروش آنجا باشند تا ده یک ثمرهی این خوشبختی را صدقه بگیرند.»
دانلود