-
سه شنبه, ۲۰ آبان ۱۳۹۹، ۰۸:۴۵ ب.ظ
-
۳۶۰
معرفی کتاب نوری که نمیبینیم
رمان «نوری که نمیبینیم» اثر نویسنده آمریکایی، آنتونی دوئر و برنده جایزه پولیتزر سال ۲۰۱۵ است.
دوئر ۴۳ ساله و متولد ۱۹۷۳ در اوهایو است. او توانسته در این کتاب، رمانی تخیلی و پیچیده را با الهام از وقایع وحشتناک جنگ جهانی دوم بنویسد. داستانی که ۱۰ سال طول کشید تا آن را به اتمام برساند. این رمان در مورد یک دختر نابینای فرانسوی و پسری آلمانی است که در فرانسهی اشغال شده، هنگامی که هر دو برای زنده ماندن از ویرانی جنگ جهانی دوم تلاش میکنند با یکدیگر آشنا میشوند.
ماری-لور با پدر خود در پاریس نزدیک موزه ی تاریخ طبیعی زندگی می کند جایی که او به عنوان استاد هزاران قفل آن کار می کند. ماری لور در شش سالگی نابینا میشود و پدرش مینیاتور کاملی از همسایگی آنها میسازد تا او بتواند با لمس کردن آن را به خاطر بسپارد و راه خانه را پیدا کند. زمانی که او ۲۰ ساله میشود، نازیها پاریس را اشغال میکنند و پدر و دختر به سنگر دیواری سنتمالو فرار میکنند جایی که عموی بزرگ منزوی ماری لور در یک خانه بلند کنار دریا زندگی میکند. همراه آنها چیزی است که احتمالا با ارزشترین و خطرناکترین جواهر آن موزه است.
در یک شهر استخراج معدن در آلمان، ورنر یتیم که همراه خواهر کوچکتر خود زندگی میکند، مسحور رادیوی سادهای که پیدا کردهاند میشود. ورنر در ساخت و تعمیر این وسیلهی جدید مهم متخصص میشود، استعدادی که منجر به بردن جایگاهی در یک آکادمی بیرحم برای جوانان هیتلر و سپس یک ماموریت ویژه برای ردیابی مقاومت میشود. ورنر هر چه بیشتر از هزینههای انسانی هوش خود آگاه میشود، به درون قلب جنگ سفر میکند و در نهایت در سنتمالو داستان او با ماری لور همسو میشود.
بخش کوچکی از کتاب:
روز شروع عملیات دو ماه پیش بود. شربرگ آزاد شده، کَن آزاد شده و همچنین رِن. نیمی از غرب فرانسه رها شده است. در شرق، شوروی شهر مینسک را بازپس گرفته. ارتش میهنی لهستان در ورشو علیه آلمانها شوریده. روزنامههای انگشتشماری آنقدر جسارت پیدا کردهاند که اعلام کنند ورق جنگ برگشته است.
دانلود